۱۳۸۹ آذر ۹, سه‌شنبه

هوا بس ناجوانمردانه سرد است

از دیروز بارش برف قطع شده و هوا خیلی سردتر شده دیشب 8- رسیده بود و تا فردا پیش بینی شده به 13- برسه. ولی خوبه مشکلی نیست فعلا. گفته میشه برف و بوران دوباره در راهه. من که استقبال می کنم آخه وقتی برف میاد هوا گرمتر میشه. این روزا بیرون رفتن با دوچرخه البته کمی سخت شده مخصوصا شبها که باید کلاس زبان سوئدی برم. ولی باز هم جالبه و تنوع داره. این روزا شهر هوای عید داره. مثل نوروز خودمون هستش تو ایران. همه مردم روز یکشنبه بیرون بودن و جنب و جوش خرید عید داشتند. از خوراکی و گل و درخت کریسمس تا لباس و چیزای دیگه. خوب ما حال و هوای عید خودمون رو داریم ولی بدیش اینه که عید نوروز احتمالا سر کلاس هستیم و بجاش اونموقع باید حسرت ایران رو بخوریم. چند تا عکس از حال و هوای اینجا می ذارم. جای دیگه آپلود کردم که دوستان ایرانی با فیلتر هم بتونند ببینند.

۱۳۸۹ آذر ۴, پنجشنبه

بارش اولین برف امسال در لوند

دیروز اولین بارش برف در لوند شهر رو سفیدپوش کرد. هوا سرد شده دیگه الانم همین جور داره برف میاد. این روزا همش با موضوع درسای این کوارتر درگیرم و همش مقاله می خونم. یه استاد باحالی داریم برای یک جلسه گفته بود 28 تا مقاله و نصف کتاب رو بخونیم. جالبه نه؟ حدود 300 صفحه مطلب بود راجع به HCI. ولی روش تدریس و کارشون جالبه. این استاد ما اسمش مارکوس هستش و خیلی باحاله. آخر اندیشه انتقادیه. از همه چی انتقاد می کنه حتی خودش. یک روز کارگاه داشتیم رفتیم برامون یک فیلم گذاشت از نحوه ساخت فیلم جنگ ستارگان و گفت که از روش انتخاب راه حلهای مختلف که توسط کارگردان انجام می شد ایده بگیرید برای بررسی طرحهای مختلف نرم افزار. این آقای مارکوس خیلی به ایران علاقه داره. به محمد گفته تو ایران چه خبره؟ چرا اینقدر آدم عمیق تو ایران هست؟ باهاش حسابی بحث داریم این روزا. این روزای سرد با بحثهای داغ می چسبه. اون روز یکی از دوستاش رو دعوت کرده بود برامون صحبت کنه. برام جالب بود دوستش یک فیلم از پادشاه سوئد گذاشت از مراسم اعلام ازدواج پسرش از طریق اینترنت کلی انتقاد کردن همه از لحن حرف زدن و همه چیزش. این روزها با محمد درگیر ثبت شرکت و گرفتن دفتر کار هم هستیم از دانشگاه  فکر کنم بتونیم مخشون رو بزنیم برای یک سال بریم توی اینکباتور دانشگاه. امیدوارم. یه عکس که دیروز از اولین برف گرفتم می گذارم اینجا.


۱۳۸۹ آبان ۲۳, یکشنبه

توسعه پایدار

راستش یکی از درسای چارک دوم ما، نقش نوآوری و فناوری اطلاعات در توسعه پایدار یا همون Sustainability هستش. منظور از مفهوم پایداری در واقع بقای زندگی انسان روی کره خاکی یا یه چیزی شبیه اینه. یعنی اینکه ما جوری زندگی کنیم که آیندگان هم بتونند روی این کره خاکی زندگی کنند. البته تعاریف و مفاهیم زیادی وجود داره بعضی ها می گن دنیا و محیط زیست رو باید برای زندگی آدمها حفظ کرد، بعضی ها می گن خود محیط زیست و طبیعت ارزشمند هست و فقط نباید از دید یک منبع حیاتی برای انسان به اون نگاه کرد. خیلی نمی خوام وارد این بحث بشم. دو تا نکته برام جالب بود که می خوام اونا رو بگم. یکی اینکه اصولا مفهوم حفظ محیط زیست و پایداری توی کشورهای مختلف فرق می کنه. یک دوست چینی توی کلاس می گفت برای کشوری که مردمش غذا و آب درستی پیدا نمی کنند که بخورند این حرفا معنی نداره. منم این رو قبول دارم این بحثها یه خورده از روی شکم سیری هستش. گرچه بعضی ها هم معتقدند که مثلا هوا و آلودگی هوا ربطی به شکم سیر و گشنه نداره و خوب هوا مهمتر از غذا هستش. این درسته ولی وقتی درسته که بگیم هوا اصلا قابل استفاده نباشه در صورتیکه هوای آلوده در بلند مدت مسأله ساز میشه نه کوتاه مدت و یک جورایی اهمیت مسأله توی فوریت اون هست. اگه دقت کنید کشورهایی که توی این حوزه بحث می کنند هم اغلب کشورهای مرفه هستند. نکته دیگه اینه که این دفعه یک case توی کلاس مطرح شد که موضوع یکی از پروژه های بزرگ نفتی دنیا در آذربایجان رو مطرح می کرد که شرکت بریتیش پترولیوم به عنوان پیمانکار اصلی همراه 11 شرکت دیگه مجری اون بودند و هدفش رسوندن نفت دریای خزر هستش به اروپا است بطوریکه وابستگی انرژی اروپا به خاور میانه کم بشه. این پروژه بسیار بزرگ با سود هنگفتی برای شرکتهای مجری و کشورهای منقطه همراه بوده و خوب توی کیس مطرح شده بود که شرکت BP فلان مبلغ به حفظ محیط زیست و کمک کرده و برنامه هاش رو توضیح داده و جالبه بدونید از نظر کمک به برنامه های محیط زیست اولین شرکت نفتیه دنیا هستش همین BP. برای من یه چیزی جالبه اونم اینه که این شرکت کسب و کارش ضد محیط زیست هست. استخراج نفت به عنوان یک منبع تجدید ناپذیر انرژی که سهم همه انسانها در طول تاریخه نه فقط ما. این شرکت فقط می خواد با برنامه های ظاهرا دوستدار محیط زیست، موقعیتش رو تثبیت کنه برای کسب سود بیشتر وگرنه پروژه این شرکت در آذربایجان فقط ضد محیط زیست هستش از استخراج نفت بگیرید تا احتمال نشت نفت توی دریای خزر (مثل نمونه سواحل مکزیک) و بهم زدن جغرافیای منطقه و هزار نکته دیگه. حالا گیرم که از این سود هنگفت یه 2-3 درصدی هم به محیط زیست کمک کنه بنظر خیلی ارزشمند میاد؟؟ اگه همه برنامه های محیط زیست همین شکلی باشه که فقط یک پوستین میش هستش برای گرگهایی که می خوان شناخته نشن. یه چیز دیگه این کشورهای غربی که اینقدر راحت نفت ارزون از کشورهای جهان 3 می خرند و استفاده می کنند چرا نفت خودشون رو استفاده نمی کنند؟؟؟ اصلا سیاست برونسپاری تولید همه اجناس به چین و سایر کشورهای آسیایی برای چیه؟ دوست دارند اونا پولدار بشن؟؟؟ یا اینکه می خوان مضرات تولیدات صنعتی توی اون کشورها بمونه؟؟؟ آیا بهای کالایی که به چین می پردازند شامل مخارج رفع آثار زیست محیطی اون از محیط زیست چین هم میشه یا فقط پول مواد اولیه و دستمزد ناچیزی هستش برای کار چینی ها؟؟؟ پس چرا این کشورهای غربی مرفه ادعای حمایت از محیط زیست دارند؟ حمایت از محیط زیست خودشون؟؟؟ مگه دنیا یه اکوسیستم بزرگ نیست؟؟؟ اگه هوا آلوده بشه جریان پیدا می کنه و ضررش به همه می رسه. گرم شدن تدریجی زمین و هزار داستان دیگه همه مسائل جهانی هستند. بنظر می رسه باید یه تفاوت اساسی بین دوستداران واقعی محیط زیست و دشمنان اون چه در غرب و چه در شرق قائل شد.


۱۳۸۹ آبان ۱۷, دوشنبه

راه اندازی وبلاگ جدید برای زبان سوئدی

بعد از مدت نسبتا طولانی بازم اومدم. یه وبلاگ درست کردم برای یادگیری زبان سوئدی. که آدرسش رو می ذارم اینجا. اگه دوست داشتید می تونید سری بهش بزنید و کمی سوئدی یاد بگیرید. من کلاس زبان سوئدیم از فردا شروع می شه امیدوارم بتونم زود پیشرفت کنم. راستش زبون قشنگیه سوئدی. از آهنگش خوشم میاد :) و هر زبان با خودش فرهنگ و خیلی چیزای دیگه به همراه میاره. یادگیری هر زبان مثل دریچه ای هستش به یک دنیای جدید. لینک وبلاگ جدید اینه: